کمی دیرتر
نوشته:سید مهدی شجاعی
جديدترين رمان سيد مهدي شجاعي با عنوان كمي ديرتر اول اسفند روي پيشخوان كتابفروشيها مينشيند. اين اثر كه از چهار فصل زمستان، پاييز، تابستان و بهار تشكيل شده، نگاهي است متفاوت و نقادانه به فضاي انتظار جامعه امروز. رمان با يك اتفاق شگفت و غريب آغاز ميشود، جشن نيمهشعبان و مجلسي پرشور و بسياري كه فرياد «آقا بيا» سردادهاند... در اين ميان جواني و فريادي كه: «آقا نيا...» اين شروع جذاب ما را با شخصيتهايي آشنا ميكند كه همه مدعي انتظارند اما وقتي هنگام عمل ميرسد و هنگامه عمل به شعارها ميرسد، آن نميكنند كه ميگفتند. رمان در فضايي مكاشفهگونه و بيزمان پيش ميرود و مواجه همه آدمها را ميبينيم با قصه ظهور... و كشف چرايي «آقا نيا»ي جوان. شجاعي در اين رمان همه اقشار و همه آدمها را با بهانههايشان براي نخواستن امر ظهور، دقيق و ظريف معرفي ميكند. تا آنجاكه حتي به راوي هم رحم نميكند و در فضايي بسيار بديع، خودش را هم در معرض اين امتحان ميگذارد. نويسنده در «كمي ديرتر» همه آفتهاي انتظار را با شخصيتهاي قصهاش براي مخاطب روايت نميكند، بلكه به تصوير ميكشد و نشانش ميدهد... انسانهاي مدعي انتظار و منتظر ظهور غريبه نيستند؛ خودمانيم و شجاعي در رمانش به خوبي به اين زبان دست يافته كه وقتي از هر قشر و صنف و گروهي يك نمونه آورده با مصاديق كار ندارد و در پي اثبات شمول ادعايش است. نويسنده در پايان همه موشكافيهايش در نقد منتظران به دنبال آن است كه مخاطب منتظر واقعي را بشناسد و ببيند كه انتظار به فريادهاي بلند «آقا بيا» نيست؛ به دلي است كه براي حضرت ميتپد و اخلاصي كه ميان زندگي جاري است و آقايي كه خودش به ديدار منتظرانش ميآيد...
نظرات شما عزیزان: